در حالیکه قریب به شش دهه از تأسیس حرفهی مددکاری اجتماعی در کشورمان ایران سپری می شود، همواره مددکاران اجتماعی در خط مقدم کار در حوزهی آسیبهای اجتماعی و از پیشگامان تغییر و توسعه بودهاند. نقش آنها در ارتباط با عموم جامعه، گروهها و افراد در معرض خطر و افراد آسیب دیدهی اجتماعی غیر قابل انکار می باشد.
مروری بر تاریخچهی حرفهی مددکاری اجتماعی در کشور به خوبی حاکی از آن است که علیرغم همهی مشکلات، مددکاران اجتماعی توانستند از گذرگاههای تاریخ سر بلند بیرون بیایند و هر سال نسبت به سالهای قبل با امید و انگیزهی بیشتری به کار خود ادامه دهند. هر چند در این فرایند مشکلات و موانع جدی وجود داشت که برخی از این مسائل درون حرفهای و برخی نیز ناظر بر مسائل بیرونی و جانبی بوده است. اما علی رغم همهی این موانع، مرور عملکرد مددکاران اجتماعی طی شش دههی اخیر به خوبی گویای این واقعیت است که شاهد پیشرفت خوبی در عرصهی خدمات رسانی به گروههای آسیب دیده ی اجتماعی و عموم جامعه بودهایم.
مددکاران اجتماعی با بهرهگیری از دانش، مهارت و اصول حرفهای از مهمترین گروههای متخصص جامعه محسوب میشوند که در کنار سایر متخصصان اعم از روانشناسان، وکلا، روانپزشکان و پرستاران به ارایهی خدمات حرفهای به عموم مردم و گروههای آسیب دیده ی اجتماعی می پردازند.
نقش مددکاران اجتماعی در ارایه ی خدمات رسانی منحصر به فرد است و تجربیات و عملکرد ۶ دهه ی فعالیت های مددکاران اجتماعی به خوبی گواه این مدعاست. حدود خدمات حرفهی مددکاری اجتماعی بسیار گسترده و متنوع است. آنها میتوانند در ارتباط با گروههای آسیب دیدهی اجتماعی نظیر معلولین جسمی و ذهنی، کودکان و زنان آزار دیده، سالمندان، افراد بی خانمان و … اقدام به ارایهی خدمات حرفهای نمایند. فعالیت و نوع مداخلهی مددکاران در ارتباط با این گروهها مشخص و تعریف شده می باشد. علاوه بر این در ارتباط با گروههای در معرض خطر نظیر کودکانی که دارای والدین مصرف کنندهی مواد اعتیاداور هستند و یا در زندان به سر برده و در معرض خشونتهای اجتماعی و خانوادگی قرار دارند به ارایهی خدمات تخصصی می پردازند. نقش مددکاران اجتماعی در ارتباط با عموم جامعه در زمینهی آگاه سازی نسبت به مخاطرات اجتماعی نیز قابل توجه می باشد و لذا مددکاران با بهرهگیری از اصول حرفهای سعی در افزایش دانش و مهارت های عموم جامعه به منظور پیشگیری از آسیبهای اجتماعی می پردازند.
به صورت کلی اقدامات مددکاران اجتماعی در سطوح سه گانهی پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه قرار گرفته و در ارتباط با افراد، گروهها و جوامع اقدام به ارایهی خدمات حرفهای می نمایند. روش و تکنیکهای کار آنها نیز متنوع و متعدد است. مددکاران اجتماعی نقش های متخلفی نظیر تسهیل گر، آموزشگر، پژوهشگر، هماهنگ کننده و … را بر عهده دارند.
در اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصول سوم، دهم، بیستم و بیست و یکم، بیست و نهم و همچنین در قانون برنامهی پنجم و ششم توسعه و همچنین سند چشم انداز بیست سالهی کشور بر تحکیم بنیان خانواده، ارایهی خدمات به اقشار آسیب پذیر جامعه، افزایش آگاهی عموم جامعه و تدوین برنامه و راهبردهایی به منظور کاهش آسیبهای اجتماعی تاکید شده است. با توجه به اینکه بسیاری از اهداف و راهبردهای یاد شده منطبق بر اصول و مبانی حرفهی مددکاری اجتماعی می باشد لذا مددکاران اجتماعی می توانند یکی از ارکان تاثیرگذار در تدوین و اجرای برنامه های عملیاتی به منظور حصول به اهداف فوق باشند. برای حصول به اهداف یاد شده یکی از مهمترین نیازهای مددکاران اجتماعی داشتن نظام مددکاری اجتماعی است.
آنچه که طی چند دههی اخیر باعث نگرانی جامعه ی مددکاران اجتماعی شده است نداشتن نظام مددکاری اجتماعی بوده که علیرغم پیگیری اساتید و صاحب نظران حرفهی مددکاری اجتماعی تاکنون به نتیجه نرسیده است و همواره با موانعی مواجه بوده است. در هر رشتهای داشتن نظام، باعث می شود تا افراد غیر حرفهای نتوانند به حرفهی مورد نظر ورود پیدا کنند و در نتیجه زمینههای فعالیت متخصصان آن حرفه بیشتر فراهم گردد. کار در حوزهی آسیبهای اجتماعی بسیار حساس، دشوار و طاقت فرساست و نیازمند آموزشهای مستمر، تربیت و پرورش کارشناسان متخصص است. اصولا فعالیت در حوزهی علوم انسانی و در ارتباط با انسانها بسیار دشوار می باشد. مددکاران اجتماعی نیز از آموزش های تخصصی برای انجام اقدام در ارتباط با افراد آسیب دیده ی اجتماعی برخوردار هستند و به دلیل چنین شرایطی است که تصویب نظام مددکاری اجتماعی یکی از الزامات این حرفه محسوب می شود که می تواند به تقویت جایگاه مددکاران اجتماعی و در نهایت کاهش آسیب های اجتماعی و توانمندسازی گروههای آسیب دیده منجر شود.
در پایان ذکر این نکته لازم است که آسیب های اجتماعی هر روز پیچیده تر شده و در حال رشد می باشد. لذا بسیج اجتماعی و بهره گیری از همهی ظرفیت های داخلی به منظور مقابله با آسیب های اجتماعی و اتخاذ برنامه و سیاست های جامع میتواند در میان مدت و بلند مدت به کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی و افزایش رفاه و کیفیت زندگی مردم منجر شود. آنچه که پر واضح است نقش غیر قابل انکار مددکاران اجتماعی در سطوح سیاست گذاری اجتماعی، برنامه ریزی، اجرا و مدیریت برنامه ها غیر قابل انکار است و چنانچه از این ظرفیت انسانی بالقوه و بالفعل به خوبی استفاده گردد می تواند در پیشگیری و کنترل آسیب های اجتماعی موثر واقع شود. در نهایت تایید و تصویب نظام مددکاری اجتماعی یکی از الزامات حصول به اهداف فوق می باشد.
نویسندگان: سلمان قادری | مددکار اجتماعی و دانشجوی دکتری جامعه شناسی
مونا رباطی | ارشناس ارشد جمعیت شناسی
منبع: وبسایت رسمی مددکاران اجتماعی ایران